رفتن به تئاتر براي اولين بار
سلام عزيز دلم امشب قرار بود يك محيط جديد رو با هم تجربه كنيم . امشب مي خواهيم بريم تئاتر دو روز پيش خاله منا زنگ و گفت عمو ابراهيم مي خواد بليط تئاتر رزرو كنه و آيا شما مي آييد يا نه و گفتم بهش خبر مي ديدم. با بابارضا هماهنگ كرديم و قرار شد ما هم بريم و اما هر دو استرس داشتيم نكنه تو اذيت بشي و نتوني محيط رو تحمل كني از طرفي هم چون مي دونستيم تو آهنگ و نانا رو دوست داري گفتيم شايد خوشت بياد. خلاصه كه رفتني شديم. 4 شنبه از اداره كه اومديم خونه زنگ زدم با ماماني براي شام هماهنگ كنم كه گفت قرار براي همه ساندويچ الويه درست كنه و دستش درد نكنه خيال من و راحت كرد و فقط قرار شد ببينه بابا مي تونه نون بخره كه اگه نتو...
نویسنده :
مامان منير
23:38